ظرفیت کل پروانههای استخراج کشور چه فعال و چه غیر فعال برای ۲۲۰۰ معدن ۳۰ میلیون تن است که در سال گذشته معادن فعال کشور ۸۰۰ معدن و ظرفیت تولید سنگ کشور ۷.۵ میلیون تن بوده است. یعنی ما اگر با حداکثر ظرفیت اسمی کشور تولید کنیم و همه را هم صادر کنیم و یک تن هم به بازار داخلی ندهیم؛ با میانگین قیمت ۱۷۰ دلار بر تن میشود حدودا ۵ میلیارد دلار!
این درحالیست که صادرات با کد تعرفه بینالمللی ۶۰۸۲ سنگ فراوری شده و کات تو سایز چین به دنیا ۴.۷ میلیارد دلار بوده و شاید بعد از ۳۰ سال تلاش هم رسیدن به عدد ۵ میلیارد دلار دور از دسترس باشد زیرا که چین با ۵۰ میلیون تن تولید سالیانه نیز نتوانسته به آن دست یابد!
صادرات ایتالیا با همین تعرفه ۱.۷ ميليارد دلار و کل صادرات ترکیه نیز بعد از ۲۵ سال تلاش مستمر در سال ۲۰۲۱ معادل با ۲ میلیارد و ۹۰ میلیون دلار بوده است!
باید در نظر داشت که کل حجم تبادلات جهانی سنگ در تمام تعرفهها و در طبقهبندی ماربل، گرانیت و اسلیت ۲۰ میلیارد دلار است و مزیت نسبی ایران در سنگ جهان و با توجه به ذخایر در سنگهای گروه آهکی هست و سوال اینجاست که ما چطور میتوانيم یک چهارم کل حجم تبادلات جهانی را فقط با یک گروه سنگهای آهکی و ماربل، مال خود کنیم!
اگر الگوی فعلی ترکیه را هم که با پایین آوردن قیمت و دامپینگ قیمتها و بعد از ۲۵ سال به دست آورده را در نظر بگیریم؛ نصف کل ظرفیت اسمی استخراجی کشور ۱۵ میلیون تن است و با قیمت صادرات میانگین ۱۶۰ دلار میشود حدودا ۲.۳ میلیارد دلار و اگر نصف الباقی ظرفیت اسمی استخراج ۲۲۰۰ معدن کشور را هم برای سنگ فرآوری شده در نظر بگیریم و کل محصولات را هم صادر کنیم بطور میانگین از هر تن سنگ ۶ متر سنگ سایز شده به دست آمده و ۹۰ میلیون متر مربع تولید میشود و اگر با قیمت میانگین ۲۰.۵ دلار بر متر مربع فروخته شود به کمتر از ۱.۸ ميليارد دلار خواهیم رسید که جمع کل اینها باز هم به ۵ ميليارد دلار نخواهد رسید!
به عبارت دیگر اگر کل ۳۰ میلیون تن ظرفیت اسمی ۲۲۰۰ معدن ایران را هم برای صادرات در نظر بگیریم جمعا به رقمی معادل با ۴.۱ میلیارد دلار خواهیم رسید و این در حالی است که در حال حاضر از ۲۲۰۰ معدن سنگ کشور فقط ۸۰۰ معدن فعال واقعی و با ظرفیت تولید فقط ۷ میلیون تن در سال داریم!
بحث دیگر مبحث بازار داخل است که در حال حاضر بیشتر تولیدات را به خود اختصاص داده و حداقل نیاز بازار داخل بین ۶ تا ۱۰ میلیون تن در سال میباشد و در شرایط رکود و رونق ساختمان نیز تغییر میکند.
همه اینها در شرایطی است که کل ظرفیت سنگ فرآوری شده کشور در سال گذشته ۴۰ میلیون متر مربع هم نبوده و ظرفیت واقعی استخراج سنگ ایران ۲۵ درصد ظرفیت اسمی معادن در سال ۱۴۰۰ بوده است!
و اینکه کل تبادلات جهانی سنگ در زیر گروه سنگهای آهکی و ماربل که ما در آن مزیت نسبی داریم حداکثر به ۸ میلیارد دلار میرسد و عدد ۵ میلیارد دلار یعنی رسیدن به ۶۲.۵ درصد کل این تبادلات و زیر گروه سنگی و رقابت با رقبایی چون ترکیه با ۲.۱ ميليارد دلار صادرات، ایتالیا با ۱.۷ میلیارد دلار صادرات و اسپانیا، یونان و مصر که اجازه نخواهند داد که ما به همین راحتی ۶۲.۵ درصد سهم بازار جهانی را به خود اختصاص دهیم!
مطلب مرتبط: اخبار نمایشگاه
و اینکه اگر حتی پتانسیل صادرات ۵ میلیارد دلاری سنگ با کیفیت این رقبا را هم داشته باشیم این کشورها صاحبان این بازار هستند و شبکه توزیع و فروش بسیار قوی در بازارهای جهانی دارند و یقینا نمیشود به راحتی این کشورها را از بازار حذف کرد و سهم آنها را به دست آورد!
مثل این است که با توجه به تبادلات فعلی جهانی و همین ۲۰ میلیارد دلار، بخواهیم در سالنی که ۱۰۰۰ نفر نشستهاند و صندلی خالی وجود ندارد ۲۵۰ نفر را بلند کنیم و از سالن بیرون کنیم و خودمان جای آنها بنشینیم ! افرادی را بلند کنیم که مدتهاست نشستند و با هزاران ترفند تجاری و بعضا زد و بند آن صندلی را به دست آوردهاند!
چنین کاری برای کشور ما چقدر زمان میخواهد؟! ترکیه در مدت ۳۰ سال توانسته با شکستن قیمتها و رسیدن به میانگین قیمت ۲۰.۵ دلار، ۱۰۰ صندلی را خالی و تصاحب کند و چین توانسته بعد از ۳۵ سال ۲۴۰ صندلی را خالی و صاحب آن بشود و باید دانست که در حال حاضر؛ ایران در حدود ۱۰ صندلی در این سالن دارد!!
مطلب مرتبط: اخبار صنعت سنگ