در سالی که توجه مسوولان و فعالان اقتصادی کشور به تولید دانشبنیان جلب شده است، باید فرصتها، چالشها و راهکارهای ورود شرکتهای دانشبنیان به صنایع را بررسی کرد. یکی از صنایعی که به دانش روز دنیا نیاز مبرم دارد، بخش معدن و صنایع معدنی است. سنتی بودن امور انجامشده در معادن باعث هدررفت منابع میشود، بنابراین باید با استفاده از تکنولوژیها و تجهیزات نوین درصدد رفع این مشکل برخاست. چالشهایی که تولید دانشبنیان در حوزه معدن را تهدید میکنند، تئوریکبودن دروس تدریسشده در دانشگاهها و عدماعتماد مدیران معدنی به دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان هستند. همچنین برای رفع این معضلات راهکارهایی از قبیل همافزایی بخش معدن و دانشگاه و آشنا شدن دانشگاهها با مشکلات این صنعت را میتوان نام برد.
مطلب مرتبط:اخبار صنعت سنگ
تولید دانشبنیان در معادن
به گزارش دنیای اقتصاد کشورهای معدنی که ذخایر بزرگی از مواد معدنی را در اختیار دارند، توسعه معادن را در جهت رسیدن به توسعه پایدار در اولویت قرار میدهند. ایران نیز با در اختیار داشتن مواد معدنی فراوان و متنوع به یکی از مهمترین کشورهای معدنی جهان تبدیل شده است. به همین دلیل توجه به صنعت معدن میتواند به پیشرفت صنایع معدنی و افزایش درآمد ملی و به تبع آن افزایش سرعت حرکت کشور به سمت توسعه پایدار منتهی شود. یکی از راهکارها برای بهبود وضعیت معادن و صنایع معدنی توجه به شرکتهای دانشبنیان و بهرهمندی از دانش تولیدشده در این شرکتهاست.
دانشبنیان، به شرکتهایی اطلاق میشود که دانش و فناوری جزو ارکان آنها محسوب میشود. وظیفه اصلی این شرکتها دستیابی به ثروت از طریق تولید علم است. ایجاد نوآوری و تحقیق و پژوهش در زمینه روشهای نوین تولید و بهکارگیری آنها در صنعت از اموری است که در این شرکتها عملی میشود. ارزشافزوده فراوان ایجادشده از طریق تبدیل علم به ثروت، جذابیت همکاری با این شرکتها را دوچندان میکند. صنایع کشور به دلیل اینکه عموما با تکنولوژیهای چنددهه قبل به فعالیت خود ادامه میدهند برای افزایش بهرهوری و تولید بیشتر ثروت نیازمند بازنگری در فرآیندهای تولید و اصلاح خطوط تولید هستند. یکی از معمولترین روشها برای توسعه شرکتها و پیشروی به سمت علوم نوین، علاوه بر تاسیس بخش تحقیق و توسعه در داخل شرکت، بهرهمندی از تواناییهای شرکتهای دانشبنیان است. این شرکتها میتوانند با دستیابی به فناوریهای جدید به ایجاد تجهیزات نوین یا بهبود عملکرد تجهیزات استفادهشده اقدام کنند. در این صورت میتوان بازدهی تولید را افزایش داد و از هدررفت منابع جلوگیری کرد. این امر به افزایش سودآوری شرکتهای تولیدکننده منتهی میشود.
فرصتها
معادن و صنایع معدنی کشور نیز از این بحث مستثنی نیستند. معادن ایران اغلب با فناوریهای قدیمی اکتشاف میشوند و استخراج آنها نیز با ماشینآلات قدیمی صورت میگیرد. توسعه معادن در گرو توسعه اکتشافات است. بهبود وضعیت اکتشافات، نیازمند تجهیزات و دانش روز دنیاست. یکی از راهها برای ورود دانش روز دنیا به معادن، همکاری با دانشگاههاست. لازمه همکاری دانشگاه با صنایع معدنی، اعتماد مدیران این صنعت به دانشجویان و اساتید است. دانشگاهها باید علوم کاربردی را گسترش دهند و صرفا به دنبال تدریس تئوری نباشند. یکی از پتانسیلهای موجود در بخش نیروی انسانی کشور، وجود خیل عظیمی از افراد تحصیلکرده و متخصص است. در مقاطع مختلف از کاردانی تا دکترا دانشجویان و فارغالتحصلان زیادی هستند که هم انگیزه کافی برای انجام پروژههای توسعهای را دارند و هم از دانش تئوریک لازم برخوردارند. ارتباط مستمر دانشگاه با معادن و صنایع معدنی امکان استفاده از این پتانسیل را ممکن میسازد.
تحریمها باعث کاهش سرعت رشد علم در کشور شده است. شرکتهای دانشبنیان یکی از مراکزی هستند که میتوانند با بومیسازی علم به تولید تجهیزات و فناوریهای روز دنیا در داخل کشور کمک کنند. ورود دانش به صنایع یکی از میانبرهایی است که میتواند بسیاری از معضلات موجود را برطرف کند. از طرف دیگر اگر تولید علم در صنعت افزایش پیدا کند، سرریز آن میتواند صادر شود. کشورهای در حال توسعه همواره پذیرای علوم نوین جهان هستند. کشورهای همسایه ایران نیز این ظرفیت را دارند که دانش تولیدشده در ایران را در صنایع خود به کارگیرند. در این صورت ایران میتواند خود را بهعنوان قطب تولید علم معدن در منطقه معرفی کند.
کاهش هزینه تولید و افزایش بهرهوری از دیگر مزایایی است که دانشمحور کردن معدن و صنایع معدنی، در پی خواهد داشت. استفاده از تجهیزات و فناوریهای قدیمی در معدن و صنایع معدنی با هدررفت منابع و بازدهی پایین تولید همراه است. ورود علم جدید به این حوزه میتواند بازدهی و از طرف دیگر بهرهوری نیروی کار را به مراتب افزایش دهد. همین امر باعث سودآوری بیشتر و افزایش درآمد ملی خواهد شد.
چالشها
باید به این نکته توجه کرد که ورود شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها به معادن بسیار متفاوت از ورود استارتآپها به حوزههایی مانندIT است و اقتصادی بودن این استارتآپها همیشه در هالهای از ابهام قرار دارد. بنابراین سرمایهگذاری روی این شرکتها و ایدهها «پرخطر» محسوب میشود. پروژههای معدنی معمولا به سرمایههای عظیمی نیاز دارند که تامین آنها برای شرکتهای معدنی امکانپذیر است اما کمتر مدیری پیدا میشود که ریسک بزرگی به این اندازه را متقبل شود. پس باید چالشهای تولید دانشبنیان در معادن را بررسی کرد و روشهای رفع آنها را یافت.
ارتباط معادن و صنایع معدنی با شرکتهای دانش بنیان طی سالهای اخیر افزایش پیدا کرده؛ اما هنوز اعتماد متقابل به صورت پایدار شکل نگرفته است. این شرکتها مدعی هستند که میتوانند برخی از تجهیزات را که به علت تحریم کشور امکان وارداتشان به صفر رسیده است تولید کنند یا با اصلاح روند تولید و تزریق دانش روز دنیا به این صنعت، بازدهی را افزایش دهند. شرکتهای معدنی ایران خواستار افزایش بازدهی هستند؛ اما ریسک سرمایهگذاری در این پروژهها را به جان نمیخرند. همین امر باعث شده است تا بسیاری از طرحهای توسعهای دانشمحور راهی برای ورود به معادن نداشته باشند. از طرف دیگر تاکید اساتید دانشگاه بر تدریس علوم تئوریک و کمتوجهی به دروس عملی سبب شده است که فارغالتحصیلان، آشنایی کافی با حوزه معدن و چالشهای حاکم بر آن نداشته باشند. همچنین نگرانی بعدی عدماختصاص بودجه کافی به دانشگاههاست. تعداد کمی از دانشگاههای کشور آزمایشگاهها و کارگاههایی مجهز به تمام تجهیزات لازم برای آموزش را دارند. تجهیز این اماکن علمی به سرمایه نیاز دارد که باید دولت در اختیار دانشگاهها قرار دهد. اگر همکاری دولت در این زمینه ضعیف باشد، آموزش عملی تقریبا غیرممکن خواهد بود. در این صورت دیگر نمیتوان تمام تقصیرها را بر گردن دانشگاهها انداخت.
مطلب مرتبط:اخبار نمایشگاه
اعطای وام و تسهیلات به دانشگاهها و بازپرداخت آن از طریق درآمدزایی حاصل تیمهای استارتآپی داخل دانشگاه میتواند یکی از راهکارهای تامین مالی دانشگاهها باشد. حرکت دانشگاهها به سمت کاربردی شدن علوم و آشنایی دانشجویان با فضای معدن و چالشهای آن، متخصصانی را برای حوزه معدن تربیت میکند که قابلیت رفع اغلب مشکلات پیشروی این صنعت را دارا خواهند بود. در ادامه شرکتهای دانشبنیان کادری با دانش عملی و تئوری را در اختیار خواهند داشت تا بتوانند در سریعترین زمان ممکن مشکلات معادن و صنایع معدنی را شناسایی، درک و برطرف کنند. در این صورت اعتماد مدیران معدنی نیز جلب خواهد شد.
مسائل بیانشده گویای این است که مزایای تولید دانشبنیان، چالشهای این امر و راهکارهای لازم برای رفع مشکلات مشخص و مبرهن است؛ اما هنوز مسیری پرپیچ و خم برای همکاری این شرکتها با معادن وجود دارد. تغییر طرح درسی دانشگاه و حرکت دانشگاهها از دانش تئوری به دانش عملی کار سادهای نیست و زمانبر است. از طرف دیگر برخی از شرکتهای معدنی با پذیرش پروژههای دانشبنیان و حمایت از آنها میتوانند ثمرات دانشمحور کردن تولیدات معدنی را لمس کنند. اگر روابط صنایع بهخصوص صنایع معدنی با دانشبنیانها مستحکمتر شود، رشد و توسعه معادن و صنایع معدنی با سرعت بیشتری اتفاق خواهد افتاد. توسعه معادن در کشورهای معدنی مانند ایران تاثیری فزاینده بر توسعه صنایع پاییندست خواهد داشت. در این صورت نرخ بیکاری کاهش خواهد یافت و درآمد ملی رشدی چشمگیر را ثبت خواهد کرد.