صحبت از جلوههای بینظیر ایران چیز تازهای نیست و هربار میتوان برای معرفی برخی از مناطق و بخشی از ویژگیهای آن گزارش مهم و مناسبی نوشت. اما وقتی صحبت از تخریب محیطزیست باشد دستها و قلمها برای نوشتن میلرزند، زیرا در بیشتر موارد در پس تخریب محیطزیست و آثار به جای مانده آن از ماجراهای زیادی وجود دارد.
سوءاستفادههایی که در مجموع تیر ترکشهای آن پیش از هرچیز مردم بومی و طبیعت را نشانه گرفته و دردسرهای زیادی را ایجاد میکند. اما زمانی این مساله بغرنجتر میشود که مردم محلی هم به جای برخورد با تخریب محیطزیست، یک وضعیت انفعالی را در پیش گرفته و حتی در مواردی با این تخریبها همراه میشوند! در این حالت است که فعالان محیطزیست بیشترین فشار را تحمل کرده و با کمترین امکانات سعی در آگاهسازی فعالیتهای تخریبی محیطزیست دارند.
مطلب مرتبط:صنعت سنگ
چنین وضعیتی برای یکی از معدود شهرهای ایران در حاشیه کویر رخ داده که بهدلیل تخریب بیش از حد ناشی از فعالیت معادن سنگ، امروز به جای آنکه «نگینی بر حاشیه کویر» باشد، به «بهشت معدنداران» بدل شده و این شهر کوچک، سرسبز و خوشآبوهوا در حاشیه کویر را که روزی خاطره خوشی از باغهای سرسبز و جویهای آب روانش در منطقه مرکزی ایران، برای مسافران و به ویژه رانندگان ترانزیت قدیمی ایجاد میکرد، امروزه به نابودی کشانده است.