نمایشگاه خودروی مشهد در حالی با استقبال مخاطبان و حضور بسیاری از تولیدکنندگان و رونمایی هایی جدید به پایان رسید که برای بسیاری از فعالان صنعت خودرو و خبرنگاران خودرویی با حسرت روزهای رفته همراه بود.
مهم ترین رویداد خودرویی کشور در شهر مشهد دیروز به پایان رسید، نمایشگاهی که در آن خودروسازان با جدیدترین دستاوردها و محصولات خود آمده بودند. این نمایشگاه شاهد رونمایی و معرفی آخرین خودروهای سبک و سنگینی بود که دیر یا زود راهی بازار خواهند شد.
بسیاری از خودروهایی هم که پیش تر برای رسانه های تخصصی خودرو رونمایی شده بودند، برای اولین بار به معرض دید عموم درآمدند. خودروسازان بزرگ کشور نیز در این رویداد حضوری پررنگ داشتند. شرکت های خصوصی نیز رنگ و بوی دیگری داده بودند.
مطلب مرتبط:اخبار نمایشگاهبه طور کل، بیست و سومین نمایشگاه خودروی مشهد با توجه به وضعیت فعلی اقتصاد کشور خوب برگزار شد. اما در عین حال، حسرت و اندوه و تلخکامی بسیاری نیز همراه خود داشت. گذشته از این که برخی از تولیدکنندگان بنا به دلایل مختلف در این رویداد حاضر نشده بودند، بخش دردناک ماجر به یادآوری خاطرات آخرین نمایشگاه پیش از ممنوعیت ها و تحریم ها یعنی سال ۹۶ مرتبط می شود.
در نمایشگاه خودروی سال ۹۶ مشهد خودروسازان و واردکنندگان زیادی حضور داشتند. ازدحام زیادی بود، به نحوی که، برخی از شرکت ها نسبت به فضا و مکانی که به آن ها اختصاص یافته بود گله داشتند. در آن سال، ژاپنی ها، کره ای، آلمانی و فرانسوی ها بودند.
غول های جاده مخصوص با شرکای فرانسوی و محصولات مشترک آمده بودند. چینی ها به شدت کم تعداد و غریب بودند. برخلاف آن سال، نمایشگاهی که دیروز به پایان رسید به محل جولان جوانان چینی و پیرمردهای فرانسوی تبدیل شده بود. حتا می توان آن را مانور مشترک خودرویی ایران و چین و نیابتا فرانسه نامید.
از یک سو، خالی شدن کشور از غیر چینی ها و غلبه چینی ها بر صدر و ذیل خودروسازی کشور و از سوی دیگر، تلاش غول های جاده مخصوص برای کسب روبل در غوغای آتش و تحریم عمق اندوه و حسرت را بیش تر و بیش تر می کرد.
از آن مهم تر، این نمایشگاه را می توان به عنوان یک الگوی کامل از عدم درک مسئولان نسبت به عواقب برخی تصمیم ها و راهکارها دانست.
این نمایشگاه نمونه ای کامل از عدم فهم بخش خصوصی است، این رویداد خودرویی و رویدادهای مشابه دقیقاً نشان می دهد که صنعت خودروسازی برای بسیاری از مسئولان حکم کلاس آموزشی برای گذراندن دوره های مدیریتی رانتی را دارند، اما نکته اصلی همان عدم درک و توان تحلیل سنجش اثرگذاری تصمیم ها در بلند مدت است. به دولت یا فرد خاصی هم ربط پیدا نمی کند، بلکه به نظر یک معضل و بیماری اپیدمی در دستگاه و نهادهای حکومتی است.
انگار که سیاست بین الملل و قواعد اقتصاد برای بسیاری شوخی است. شاید هم شناخت و آشنایی ندارند. در غیر این صورت، مگر ممکن است که سیاست های اقتصادی را به نحوی تدوین کنند که منجر به انزوای بیش تر کشور شود.
در واقع، نمایشگاه مشهد و سایر نمایشگاه های خودرویی نمونه ای از نحوه برخورد و رابطه جهان با ایران است.
نمایشگاه مشهد و عدم حضور غیر چینی ها چه فرقی با عدم سرمایه گذاری خارجی دارد؟ آیا میان مسئولی که تحریم ها را کاغذ پاره می خواند با افرادی که مانع از خصوصی سازی صنعت خودرو در دهه های گذشته شدند، تفاوتی وجود دارد؟ آیا میان افرادی که تحریم ها را نعمت می دانستند با کسانی که با ممنوعیت واردات زیر و بم صنعت خودروسازی را زیر و رو کردند، اختلافی می توان پیدا کرد؟
در این شرایط، همان هایی که با ناکارآمدی و ناتوانی از درک ضرورت های روز اقتصاد کشور و دیدگاه های جدید جهان مانع از خصوصی سازی شدند ، امروز به جبهه حامیان خروج دولت از خودروسازی اضافه شده اند. غافل از اینکه کوته نگری دیروز آنان ، شرایط امروز را از زمین تا آسمان تغییر داده است.
همه آن ها هم دم از مردم و جلوگیری از وابستگی می زدند. آیا وابستگی به چین و روسیه با وابستگی به فرانسه و آلمان از نظر ماهوی تفاوتی دارد؟ برای مردم چه، آیا این تصمیم ها شرایط زندگی مردم را بهتر کرده است؟ آیا فرقی می کند که مثلاً پراید یا پژو ۲۰۶ در دولت اصلاحات یا مهرورز تولید شود؟
مهم قیمت و کیفیت و تسهیل دسترسی است؛ آیا این شرایط مهیا شده است؟ آیا اکنون خودروسازان برای فروش تولیدات با خواهش و تمنا و وام و لیزینگ در خانه مردم را از پاشنه درآورده اند؟
البته آن گونه که ادعا می شود متولیان و مسئولان از مشکلاتی که مردم با آن ها مواجه هستند بسیار ناراحت و غمزده هستند. در تمام حرف ها و سخنانشان این مسئله تکرار می شود.
حال این که، وضع و سطح معیشت و زندگی متفاوتی با مردم دارند به وجدانشان مرتبط می شود، اما اگر واقعاً دلسوز مردم و کشور هستند باید در اموری که نمی دانند دخالت نکنند در غیر این صورت حتماً رانت و نفعی دارند که این گونه بازار و صنعت خودرو را از نزدیک شدن به بازارهای جهانی دور کرده و در اختیار رفقای چینی گذاشته اند. رفقایی که درست مثل عزیزان روسی ارزان فروش هستند و گویا اخیراً به فرهنگ عربی علاقه وافری پیدا کرده اند.